الیاس نادران در گفت و گو با ویژه نامه همشهری به برخی مسائل پس از انتخابات اشاره کرد که بخش مهم آن در پی می آید: * با آقای موسوی جلسه گذاشتیم که بحثهای مختلفی شد. ایشان گفت من سرباز نظام هستم، سرباز ولایت هستم. میخواهم خدمت کنم ولی اعتراض دارم و تقاضایم این است که تلویزیون وقتی در اختیار ما بگذارد. *در جلسهای که مقام معظم رهبری با نمایندگان کاندیداها داشتند، با اینکه آزادانه افراد هر چیزی که به ذهنشان میرسید به عنوان نقطهنظرات کاندیداهای موردنظرشان نسبت به اتفاقات حولوحوش انتخابات گفته بودند، آنجا هم همین مساله مطرح شد و در آخر مشخص شد که واقعا حرف اساسی که مبطل انتخابات باشد وجود نداشت.
* ما با همین ذهنیتی که از جلسه با آقای موسوی داشتیم که ایشان حضور تلوزیونی و مذاکرات را پذیرفته بودند، به دیدار آقای هاشمی رفتیم. در آن جلسه آقای ابوترابی، گزارشی از اتفاقاتی که تاکنون افتاده و مذاکراتی که با کاندیداهای معترض داشتیم برای آقای هاشمی ارائه کردند. اما، آقای هاشمی مطلبی گفتند که باعث تعجب و حیرت حاضران در جلسه شد. به ما گفتند که آقای موسوی حرف دلشان را به شما نمیزند، ولی حرفش را به من گفته است. پرسیدیم به شما چه گفتهاند؟ گفت: «آقای موسوی به من گفته است که من به کمتر از ابطال انتخابات فکر نمیکنم. کف مطالبات ما ابطال انتخابات است.» پرسیدیم که بر اساس چه چیزی فکر میکنید که امکان ابطال انتخابات وجود دارد؟ آقای هاشمی برای اثبات این ادعا قصه عجیبی نقل کردند.
*یعنی آقای هاشمی موافق نظر آقای موسوی مبنی بر ابطال انتخابات بود؟از نوع بیانشان اینگونه برداشت میشد که مخالفتی با پیشنهاد آقای موسوی مبنی بر ابطال انتخابات نداشتند. البته آقای هاشمی گفتند که من بر اساس شناختی که از رهبری دارم، ابطال انتخابات را نمیپذیرند ولی در عین حال نظر خودشان به آقای موسوی نزدیکتر بود. ایشان یک داستانی گفتند که البته بعدها شنیدم که در مجمع تشخیص مصلحت نظام هم این نقل را تکرار کردند.
*داستان از این قرار بود که آقای هاشمی از قول آقای ریشهری نقل میکردند که یکی از مدیرانشان گفته است که: «من جمعه، 15 خرداد رفته بودم روستایی که پدرم آنجا ساکن است و یک وقت دیدم انگشت پدرم جوهری است. گفتم که شما چرا انگشتتان جوهری است؟ گفت ما امروز رفتیم در روستا و 50 هزار تومان به ما دادند و ما به آقای احمدینژاد رای دادیم و آمدیم.» بعد آقای هاشمی این را نقل میکردند و میگفتند که آیا برای ابطال انتخابات همین کافی نیست؟
واقعا جاي تاسف است رئيس مصلحت نظام يك نظام مقتدري مانند جمهوري اسلامي ايران اينگونه استدلال مي كند و بعد نتيجه اي مي گيرد كه مدت يك سال براي مملكت مشكل ساز مي شود خداوند عاقبت همه را بخير كند؟! !
شماها به چه حقي اين مطالب را مي نويسيد به كوري چشم امثال اين آقايان 90%روستاييان به دكتر احمدي راي دادند اين حقه ها در شهرها صورت ميگيرد نه در روستاها من از آقاي هاشمي يه سوال دارم اينكه در طول دوران رياست جمهوري به چند تا روستا سفر كرده؟؟؟؟؟؟در مقابل آقاي دكتر به تمام ايران سفر كرده
بر اساس نظر يكي از كاربران "ادعاي اين موضوع توهين به شعور بيش از بيست ميليون روستايي است ." پس دولتهاي سازندگي و اصلاحات كمال احترام را براي روستاييان قائل ميشدند كه هیچ گونه خدمتي را برايشان انجام نميدادند
وقتي هاشمي اينطوري صحبت كنه خوب موسوي حق داره اونطوري صحبت كنه بالاخره موسوي داره درس پس مي ده